همیشه عاشق مسافرت بودم.یکی از قشنگ ترین جاهایی که دوس دارم برم شیرازه،تا حالا نرفتم آخه.امشب ایشالا با بچه ها میریم شیراز.
قرار بر این بود من،زهرا،صدیق،سمیه،عادله و زهرا و رامینا بریمولی امروز رامینا که از دانشگاه آمد گفت رحیمی(استاد محترم بتون1)کلی تمرین داده که شنبه باید تحویل بدن،تازه شایدم کوئیز بگیره
،امتحان یه چیز دیگه هم دارن(که یادم نیست)؛همه ی اینا یعنی اونا نمیان
من میخواستم اونام باشن خب
khosh begzare
shah cheragh baraye ma ham 2a konin
ja ma ham khali konin
va ma az yookhe nooshejan farmoodim
و ما هم می گوییم نوش جان!
va ma ham miguyim tashakor!
و دیگر هیچ!