امروز این بلاگم باعث شد یه دوست پیدا کنم،این چیز جدیدی نیس،قبول دارم
میدونی چیش واسم جالبه؟فامیلی یکسانی داشتیم و من واسش پیغام گذاشتم و حالا که دنیای مجازی بیشتر آشنامون کرد فهمیدم هم رشته هم هستیم و دانشگاهی درس میخونه که من سال اول قبول شدم و نرفتم.خیلی اشتراکات دیگه هم داریم.خیلی باحاله!
من که خوشحالم از این آشنایی
علی(ع) و فاطمه(س) مظلومان همیشه تاریخ اند...
...خدایا این روزا فقط دعام اینه کمک کن من ظالم به حقشون نباشم
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااا
یه خواهش:واسه همه اونایی که به من التماس دعا گفتن دعا کنید و بعدش واسه من اگه دلتون خواست:-)
خوش باشید
نبودنت کنارم را راحت پذیرفتی اما خیالت خوابم را راحت نمی گذارد و هنوز هم هر از گاهی بی اجازه به خوابم می آیی...
یادت باشه که داری بدقولی می کنی
من از عطر آهسته هوا می فهمم
تو باید تازگی ها
از اینجا گذشته باشی.
گفت و گوی مخفی ماه و
پرده پوشی آب هم
همین را می گویند.
دیگر نیازی به دعای دریا نیست
گلدان ها را آب داده ام
ظرف ها را شسته ام
خانه را رفت و رو کرده ام
دنیا خیلی خوب است،
بیا!
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد وغصه
دیگه کابوس زمستون نمی بینی
توی خواب گلای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهره ات و نمی سوزونه
جای سیلیای باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی...
...رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی
قانون جنگل و زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلت و بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
می دونم می بینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره
دلم خیلی واست تنگ شده